نتیجه ی رابطه ی عاطفی با نامحرم و غریبه

نتیجه ی رابطه ی عاطفی با نامحرم و غریبه

زن یا مردی که در بیرون از منزل ، در محل کار ، در روابط خود با جنس مخالف دچار افراط میشود با تکرار ملاقاتهای خود موجبات ایجاد صمیمیت و محبت بین خود شده و با گذشت زمان پرده ی حیا میان آنها از بین میرود. اینجاست که شیطان هم به کمک آنها آمده و با وسوسه های خود شیرازه ی اعتقادی فرد را بر هم میریزد. و فرد علیرغم میل باطنی دست به عمل شنیعی میزند که قبل از آن تصورش هم برایش مشکل بود.

شاید شما بگویید من اینگونه نیستم و ایمانم بسیار قوی است و شیطان در مقابل من ضعیف است.

ممکن است بگویید من فرق میکنم ایمان من راسخ و محکم است و هیچگاه به دام شیطان نمی افتم. باید عرض کنم شیطان همواره دنبال کسانی میرود که از نظر اعتقادی پایبند هستند وگرنه کسانیکه اعتقاد درستی ندارند نیازی به این نصایح ندارند و به راحتی هر گناهی را مرتکب میشوند. روی سخن من با کسانی است که دارای اعتقاد به مبانی دینی و دارای رابطه ی گرم و عاشقانه با همسر خود هستند.

باید عرض کنم اغلب ، کسانی دچار لغزش میشوند که به خود اطمینان زیاد دارند به وجود آمدن چنین روابطی اغلب اندک اندک و گام به گام و نامحسوس است چنین اتفاقی را می توان به دچار شدن به اعتیاد شبیه دانست . برای مثال اگر از کسی که گرفتار اوج مصرف مواد و اعتیاد است سئوال شود خواهد گفت: من به خودم زیاد مطمئن بودم و زمانی که سالم بودم اگر دوستی به من میگفت: روزی معتاد شدید شده و به فرض هروئین مصرف خواهی کرد و در اوج اعتیاد قرار خواهی گرفت با وی به شدت برخورد میکردم و از او می رنجیدم اما وقتی گام اول را در مصرف سیگار و سپس تریاک و ... برداشتم با گذشت اندک زمانی بی آنکه متوجه موضوع باشم ، خود را دچار اوج اعتیاد دیدم. در روابط نامشروع بین نامحرمان نیز هم چنین است . اولین برخوردها با نامحرم شاید از حد حرف زدن پیشتر نرود اما با تکرار مراودات محبت کاذب بین آنها بوجود می آید و شیطان هم وارد معرکه شده و فرد را وسوسه می کند که یار دلخواه خود را یافته است. و به هیچ عنوان نباید از او دست بردارد.

تأثیرات روابط عاطفی نامشروع با نامحرم در متاهل ها:

تأثیر این روابط در افراد متأهل بسیار زیاد و خطرناک خواهد بود زیرا با وقوع رابطه ی نامشروع ، فرد به شدت دچار دلسردی در منزل و در مراودات با همسر خود خواهد بود . تأثیرات آن به حدی است که فرد صرف نظر از محاسن زیاد همسرش ،معایب وی را بسیار بزرگ دیده و بگو مگو ها و توهین ها و جر و بحثهای الکی تا جایی پیش میرود که رفته رفته از هم دور میشوند و نه تنها از مراودات و زناشویی با همدیگر لذت نخواهند برد بلکه تحمل و دیدن ساده ی همدیگر هم سخت خواهد بود و اگر این رفتار ادامه یابد مسلماً اولین و آخرین اشتباه بین همسران اتفاق خواهد افتاد که آنهم طلاق کور کورانه است.

تأثیرات روابط عاطفی نامشروع با نامحرم در مجرد ها:

در فرد مجرد موضوع متفاوت است فرد مجرد وقتی به سنی میرسد که نیاز به ازدواج و یافتن همسر مناسب خود دارد ، طبیعتاً برای یافتن و شناخت یار دلخواه خود نیاز به مراوده در حد شرعی با جنس مخالف دارد و لیکن اگر این مراودات از حد شرعی فراتر برود موجبات گناهان کبیره و بعضاً حتی زمینه فساد و زنا نیز فراهم میشود و تکرار و ادامه ی این رفتار ناپسند ، فرد را دچار بی بند و باری نموده و قادر نخواهد بود به یار دلخواه خود عشق بورزد و از نظر زناشویی پایبند وی باشد.

در خصوص زنا احادیث و روایات زیادی داریم که در جایی بنده خواندم که حضرت معصوم(ع) می فرماید:

زنا باعث سه چیز در دنیا میشود: 1- فقر و نداری شدید 2- مرگ ناگهانی 3- خوار و ذلیل و بی اعتبار شدن بین مردم.

حال ممکن است شخصی از تمکن مالی زیادی برخوردار باشد و به زعم خود تصور کند که لااقل به فقر دچار نخواهد شد باید عرض کنم بنده در تجربه ی شخصی خودم این موضوع را از نزدیک درک کرده ام که برای استفاده شما عزیزانم تعریف میکنم:

خاطره و تجربه شخصی ام در خصوص زنا

بنده در یکی از روستاهای همدان به دنیا آمده و هم اکنون نیز بعد از 24 سال جدائی از زادگاهم به دلیل ایجاب شغلی ، و به دلیل آرامشی که در روستا سراغ دارم مدت 4 سال است که مجدداً به روستا بازگشته و ساکن هستم. در این روستا دوستی به نام حمید دارم که پدرش از مال و ثروت فراوان برخوردار بود به طوری که پس از مرحوم شدنش ارث بسیار زیادی برای این دوستم و دیگر وراث بر جای گذاشت. میزان ثروتی که اعم از منقول و غیر منقول به این دوستم به ارث رسیده بود بیش از سه میلیارد ریال یعنی سیصد میلیون تومان بود. تنها مشکلی که این دوستم داشت شکست در زندگی زناشویی بود. چرا که پدرش بی آنکه نظر ویرا جویا شود یکی از دختران فامیل را برای وی انتخاب نموده بود.

واما عاقبت دوستم:

به علت نبود رابطه ی عاطفی بین وی و همسرش به جای اینکه راه چاره ای معقول و شرعی برای مشکلش پیدا کند ، دنبال یار دلخواه خود در بیرون از منزل می گشت خیلی زود با توجه به تمکن مالی که داشت زنان خیابانی زیادی در ظاهر دلباخته اش شدند یا بهتر بگویم دلباخته ی کیف پولش.

روزها و ماهها و سالها به سرعت میگذشت بنده که از دوستان صمیمی ایشان بودم و دلم به حالش می سوخت بارها به او گفتم حمیدجان : تو که تمکن مالی خوبی داری چرا زن دوم نمیگیری که هم به خواسته ات رسیده باشی هم دست از گناه برداری؟ هر بار بهانه ای می آورد یه روز میگفت: از عمویم که پدر خانمم هم هست خجالت میکشم یه روز میگفت: یار دلخواهم را پیدا نمی کنم.

به هر حال همانگونه که اعتقاد داریم :

اِنَّ وَعَدَ اللهُ حَق ّ وعده ی خدا حق است و وعده های امامان و ائمه هم در هر حال محقق خواهد شد.

چند سال قبل ایشان را با صراحت نصیحت کردم و هشدار دادم که بترس از تبعات زنا.

متاسفانه او گرفتار شده بود گرفتار فساد و فحشاء دیگر مثل قبل انکار هم نمی کرد بلکه میگفت : هر گل یه بویی دارد و کار خودش را توجیح میکرد. خیلی زود با مشکل مالی مواجه شد و به اصطلاح برای اینکه بین مردم و یا بهتر بگویم پیش زنان آنچنانی کم نیاورد دست به گرفتن نزول و پول ربایی با درصد خیلی بالا زد از طرفی به دلیل سهل انگاری در کار کشاورزی و سپردن کار به افراد نا اهل که در غیاب وی آشکارا اموالش را به بهانه های مختلف غارت میکردند خیلی زود بدهی زیادی بالا آورد و نتوانست بدهی های ربایی را تأمین کند و چکهایش برگشت خورد و اعتباری که بین مردم داشت به کلی از دست رفت . شاید باورش برای خود او هم مشکل بود وقتی چشم باز کرد که کار از کار گذشته بود و دیگر همه چیز را از دست داده بود و حتی برای معاش یومیه ی همسر و فرزندانش با مشکل روبرو بود.

با ذکر خاطره فوق به بررسی و تحلیل و دلایل این واقعه ی تلخ می پردازیم:

دلایل مهم آن از نظر بنده به شرح ذیل است:

<!--[if !supportLists]-->1-    <!--[endif]-->عدم نظر خواهی از وی در انتخاب همسر و تحمیل یکی از دختران فامیل.

<!--[if !supportLists]-->2-    <!--[endif]-->وجود رسم و رسوم غلط در بعضی طوائف .

<!--[if !supportLists]-->3-    <!--[endif]-->ضعف ایمان و اعتقاد دوستم که به دلیل شکسته شدن قبح گناه گرفتار زنان خیابانی شده بود.

<!--[if !supportLists]-->4-    <!--[endif]-->ماترک فراوانی که دوستم برای به دست آوردنش زحمت زیادی نکشیده بود فلذا راحت از دست داد.

<!--[if !supportLists]-->5-    <!--[endif]-->افتادن در دام ربا و رباخواران که قرآن کریم به صراحت حرمت آنرا بیان کرده و در احادیث و روایات زیادی تبعات آن ذکر شده است.

<!--[if !supportLists]-->6-    <!--[endif]-->شکسته شدن قبح گناه در نظر او که باعث گردید خداوند پرده از کارهایش بردارد و بین مردم خوارش کند.

آری عزیزان عذاب و عقوبت خیلی از گناهان برای آخرت نمی ماند بلکه در همین دنیا آثار و تبعاتش را درک می کنیم .

در خصوص بایدها و نبایدهای زندگی که ائمه اطهار و امامان (علیهم السلام) در روایات فراوان برای ما بیان کرده اند از بعد عقلانی مطلبی را بیان میکنم که امیدوارم آویزه ی همیشگی گوشهای من و شما باشد:

در خصوص حفظ سلامتی بدن پزشکان و دانشمندانی که هیچ شناختی از آنها و صداقتشان نداریم گوشزدها و سفارشاتی را میکنند و ما بی آنکه تحقیق کنیم چون پای سلامت جسمانی در میان است آنرا با جان و دل می پذیریم و در زندگی روزمره تک تک آنها را به کار می بندیم. چرا؟ زیرا که به سلامت جسمیمان ارزش قائلیم و از امراض مختلف که سلامتی ما را تحت الشعاع قرار می دهند می ترسیم. و از طرفی با کمی تفکر و تعقل در می یابیم که پزشکان و دانشمندان زحمات زیادی در رسیدن به نتایج علمی کشیده اند و از نظر عقلی فرمان آنها را می پذیریم.

در خصوص دستورات دینی هم موضوع همین است. چرا؟

پیامبران و رسولان الهی و امامان معصوم (علیهم السلام) که از طریق وحی الهی و علم لدنی به دانش اول و آخر دنیا اشراف یافته اند و هر دستور دینی را که به می دهند بر اساس و منطبق با فرامین الهی است فلذا در اصل آن هیچ شکی باقی نمی ماند. پس از امامان معصوم و در زمان غیبت کبری آقا امام عصر(عج) این مهم بر عهده ی علمای دینی و کسانیست که با جهد و تلاش فراوان در طول چند دهه از عمر خود به همراه کسب زهد و تقوا به درجه عالیه ی اجتهاد رسیده اند و قادر هستند ، احکام الهی را از قرآن و آیات و روایات و احادیث استخراج و به صورت ساده در اختیار ما بگذارند.

حال با وصف فوق سئوالی از کاربران محترم دارم:

اگر وضعیتی پیش بیاید که شب هنگام مجبور به رفتن بصورت پای پیاده از شهری به شهر دیگر شوید و هنگام حرکت فردی دیوانه و مجنون خبر از کمین دزدان در نقطه ای از راه و یا وجود گرگی درنده در مسیر حرکت شما خبر بدهد چه واکنشی انجام نسبت به خبر دارید؟

جواب ساده است: عقل حکم میکند علیرغم سفاهت و جنون خبر دهنده ، تمهیداتی را برای مقابله با دزدان احتمالی و گرگ انجام دهید و یا به کلی از سفر خود منصرف شوید. آیا اینگونه نیست؟

پس چگونه است که در حالیکه به رسالت پیامبران و مأموریت و عصمت امامان معصوم (علیهم السلام) و به اجتهاد و تقوی مراجع عظام اشراف و اعتقاد داریم و لیکن به سادگی از انجام دستوراتشان شانه خالی می کنیم و هزاران توجیه برای انجام گناهان ریز و درشت برای خود می تراشیم و وجدان بیدار خود را وادار به خواب و یا آنرا توجیه می کنیم؟

عزیزان من : در دورانی زندگی می کنیم که زمینه گناه تمام اطراف ما را گرفته است بیایید در این ماه مبارک رمضان و خودسازی از گناهان خود توبه کنیم و زندگی جدیدی را آغاز کنیم.

چرا که: در توبه برای همه با هر درجه از ارتکاب گناه و معصیت همیشه باز است.

 اگر گناهان شما اندازه هفت آسمان باشد رحمت و مغفرت الهی هزاران بار بالاتر از آن است. زیرا که ما اعتقاد داریم و همیشه تکرار می کنیم الله اکبر (خدا بزرگتر از آنست که در عقل ما بگنجد)